۱۴۰۳ پنج شنبه ۹ فروردين
تاریخ ایجاد: ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۸ مرداد   تاریخ بروزرسانی: ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۸ مرداد   

تشكيل اتاق هاي فكر راهبردي برای نواندیشی

در   دنياي امروز، فرايند سياستگذاري و تصميم گيري در سطوح مختلف به سازماندهي ويژه اي نياز دارد.تحولات سريع جهاني و ابعاد  روزافزون توسعه از عواملي هستند كه ضرورت تدوين سريع سياست ها و الگوهاي تصميم گيري را مشخص مي كنند؛ امري که بدون  بدون استفاده وسيع از ايده هاي نو و مستندسازي و جمع بندي تجارب و نظرات خبرگان و افراد خلاق، ميسر نمی باشد.سرعت تغیی تغییرات محیطی و به وجود آمدن نيازهاي مقطعي در عصر جديد، موجب شده كه در اغلب موارد سازمان ها از اندوخته‌هاي فكري
 پيش پیشينيان مصرف کنند و به دليل ‌بي‌توجهي به سرمايه گذاري بنيادي فكري، سرمايه گذشته ناخواسته در سطح وسيعي به مصرف رسي رسیده و سازمان دگیر روزمرگی می گردد. براي نمونه می توان تصدیق نمود در سيستم سازي آموزشي، پژوهشي، بهداشتی و درما   درمانی و... چيزي جز كپي برداري نيست و در عرصه‌هاي اجرایی آنها نیز آن موضع فكري و پشتوانه فلسفی ديده نمي شود.

اتاق فكر راهبردي عقلاني براي تقویت نهادهاي فكرسازي و ایده پردازی است. به نظر مي‌رسد استراتژي اتاق فكر در مواجهه با ذهنيت‌هاي مخرب سياست‌زدگي، ترجمه‌زدگي و عوام‌زدگي در مراکز دانشگاهي و پژوهشگاهي، می تواند جامعه را به سمت نوآوری و تصمیم گیری خلاق، هدايت كند.


شکل شماره۱- سه پايه اساسی مبین ضرورت اتاق فكر


این اتاق، با برگزاری نشست های كارشناسي از نخبگان فكري، اطلاعات را و در بانك اطلاعات فكر ذخيره مي‌كند.
اين بانك به اتاق فكر امكان مي دهد كه در زمان نیاز، مبادرت به فكرسازي كند.

اتاق فكر، نوعي سازمان ويژه براي تفكر و پژوهش در زمينه سياست سازي و تصميم سازي است كه بر اصل جمع انديشي استوار است. این ساختار با انجام مطالعات بين رشته اي و با بكارگيري كارشناسان متعدد، خوراك فكري لازم را در حوزه هاي مختلف براي مديران و سياستگذاران جامعه تامين مي كنند.

موضع اصلی اتاق فكر دعوت به خودباوري و خودآگاهي است تا بر اساس اين منطق، امكان خود اصلاحي فراهم شود. اين وضع در كشور ما جدي گرفته نشده و در اغلب موارد، راهي جز كپي‌برداري از انديشه‌ها و پندارها برجاي نگذاشته است

 


تعريف اتاق فكر

در ادبیات مدیریت، اتاق فکر با نام هایی از قبیل تینک تنک[1]، اندیشگاه و فکرانباره نیز شناخته می شود و در بین قوای سه گانه مونتسکیو[2]، پس از قوه مقننه، مجریه و قضائیه، از اتاق فکر بعنوان قوه چهارم یاد می شود. اتاق فكر موسسه يا ساختاری تحقيقاتي است كه ايده ها يا مشاوره هايي را حول مسائل سياسي، سازمانی، تجاري، و نيز پاره اي از مسايل مرتبط با امور اجتماعی ارائه مي كند و غالباً در ارتباط كاري با موسسات تحقیقاتی و مراكز دانشگاهي مي باشد.

همچنین اتاق فکر به ساختاری اطلاق مي شود كه از تئوريسين ها و روشنفكران صاحب تحليلی كه تحليل ها يا توصيه هاي سياسي (سياستنامه هايي) را براي مراكز تصميم گيري تهيه كنند، حمايت مي نماید. اگرچه تجویز اتاق فکر، عمدتاً حوزه های کلان سازمان را شامل می شود، اما این نمی تواند مانعی باشد که مجموعه های کوچکتر از آن محروم شوند.

در اوايل قرن 20 (1915- 1910) مراكزي در اروپا و آمريكا تشكيل شدند كه هدف عمده آنها ارائه مشاوره به دولت ها بود اما تاسيس اتاق فكر به شكل رسمي به نيمه هاي قرن بيستم برمي گردد. در سال 1947 و بعد از جنگ جهاني دوم، نيروي هوايي آمريكا اولين اتاق فكر رسمي را با عنوان انديشگاه رند با هدف تدوين سياست هاي نظامي تاسيس كرد. در دهه 1960 واژه كانون تفكر به شكل رسمي مورد استفاده قرار گرفت و هدف از تاسیس اتاق فكر، ايجاد ارتباط بين دانش و قدرت بود از آن زمان به بعد تعداد اتاق فكر در جهان رشد چشمگيري پيدا كرد.

اتاق فکر ساختاری است که با تقویت رویکرد جمع اندیشی، باعث خروج مدیران و سیاستگذاران از روزمرگی در تصمیم گیری، می شود؛ اما با وجود مزایای بسیار زیادی که برای اتاق فکر شمرده می شود؛ باید توجه داشت که اتاق فکر نهایتاً یک اتاق است و مانند هر اتاق دیگری خطراتی مانند زلزله، آن را تهدید می کنند. عدم استقلال در تصمیم گیری به دلیل ملاحظات سیاسی و اعمال قدرت مدیران، ورود به کارهای اجرایی و غفلت از نقش مسئله یابی و پیشنهاددهندگی تغییرات، درگیرشدن در ارزیابی کلیه اقدامات روزمره بدنه اجرایی و نهایتاً بی انگیزگی افراد متخصص به همکاری با اتاق فکر و ناقص اندیشی، از مخاطرات عمده ای هستند که عملکرد اتاق فکر را تهدید می کنند.

جایگاه اتاق فکر در ساختارهای ارگانیک

اتفاقاتی که از اواسط قرن بيستم به بعد آغاز شد نشان مي دهد نظريه سيستمي در تحليل مسائل سازمانی و اجتماعي ناكارآمد است و بايد به دنبال دانشي بود كه در عين جامعيت علمي بتواند فرايند كنترل را در سازمان ها نهادینه كند. از اين دانش امروزه تحت عنوان نظريه "سايبرنتيك و يا ارتباطات اجتماعی" یاد مي شود.

سايبرنتيك بر آن است كه در هر نظام بايد يك اتاق فكر به عنوان مغز سيستم وجود داشته باشد تا بر خلاف سيستم هاي ساده مكانيكي و به مانند ارگانيسم انساني، به تغییرات محیط بیرونی پاسخ دهند. تفاوت يك ارگانيسم با يك ماشين در اين است كه اگر در يك اتومبيل تمام نهاده ها فراهم باشد، تولید ستانده برنامه ریزی شده قطعی خواهد بود؛ اما ارگانيسم ممكن است در برابر دو نهاده كاملاْ يكسان در دو مقطع زماني به خاطر فرمانهاي مختلفي كه مغزسیستم صادر مي كند، دو ستانده كاملاً متفاوت تولید شود.


هدف از تاسیس اتاق فکر

یکی از آسیبهای جدی در حوزه مدیریتی گرفتار شدن مدیران تصمیم گیر، با مسائل جاری و اجرایی است.  مدیران با شرکت در جلسات متعدد و پاسخگویی به مراسلات و پرداختن به امور روزمره، چندان فرصت تفکر و اندیشه نمی یابند و در خوشبینانه ترین حالت اگر هم فرصتی برای این کار داشته باشند؛ با تصمیم گیری منفرد، تضمینی برای موفقیت وجود ندارد.

اگر مدیران در گذشته صرفاً با تکیه بر دانش خود به اداره امور سازمان همت می گماشتند، ‌اینک با بهره گیری از تفکر جمعی، ‌ضمن شناسایی فرصتها، تهدیدها و نقاط قوت و ضعف، خطاپذیری عملکرد خود را می توانند به حداقل ممکن کاهش دهند. آنچه بنام اتاق فکر یا کانون تفکر مد نظر است با وجود نو پا بودن آن در حوزه مصداق و عمل در کشور ما، سابقه دیرینه در سنت و اقوال گذشته دارد و سند آن نیز این حدیث نبوی می باشد که اشاره دارد: یکساعت فکرکردن برتر است از 70 سال عبادت.

اتاق فکر می تواند بازوی مشورتی برای مدیران باشد. ‌در اتاق فکر افرادی که پتانسیل تحقیقاتی لازم را داشته و از خلاقیت و نوآوری نیز برخوردار باشند می توانند با ایده ها و اندیشه های خود مدیران اجرایی را در اتخاذ تصمیمات مناسب یاری دهند. 

اتاق فكر داراي منتقداني نيز هست؛ برخی استدلال می کنند كه اتاق هاي فكر به دليل وابستگي به منابع مالي بنيادهاي مختلف، ممكن است كه نتايج تحقيقاتشان را به سوي منافع آن موسسات انحراف دهند، بعضي از منتقدان هم معتقدند كه اتاق فكر ممكن است به چيزي مشابه ابزارهاي تبليغي تبديل شوند كه تحقيقات علمي را در خدمت تبليغات سياسي حمایت كنندگانشان قرار دهند.

اتاق هاي فكر ويژگي هایی دارند كه آنها را از ساير سازمان هاي پژوهشي متمايز مي سازند:

 

شکل شماره ۲- ارزشهای حاکم بر اتاق فکر

وظایف اتاق فکر

به طور كلي تشكيل اتاق هاي فكر فوايد و آثار ايجابي فراواني را در بر دارد. از حيث مديريتي، اتاق هاي فكر به غناي مديريتي و ارتقاي سطح كيفي رفتار مديران كمك شاياني نموده و باعث می شود كليه طرح ها و برنامه هاي مديران، با بررسي همه جانبه و تاييد نخبگان فكري و مديريتي، انجام گیرد.

حضور مديران قبلي در اتاق هاي فكر و يا برخي اصحاب فكر و انديشه كه بعضاً ممكن است از گروه ها و جريان هاي ديگر نيز باشند شرايط اداره سازمان را به يك فضاي مشاركتي تبديل می نماید كه در پرتو آن فضاي تنش آميز و تقابل جاي خود را به فضاي صميميت و تقارب می دهد. تشكيل اتاق هاي فكر هر نوع گرايش و مواضعي را منوط به فكر و انديشه مي نمايد كه در اين شرايط ديگر جايي براي افراط گري باقي نمي ماند؛ بنابراين خط مشي اعتدال در پرتو تشكيل اتاق هاي فكر تحقق خواهد يافت.

اتاق هاي فكر محيطي براي پرورش استعدادها و تربيت نخبگان سازماني آينده بوده و بستر بروز و ظهور چنين نيروهايي را فراهم می سازد. شناسايي و توصيف دقيق مسائل سازمان، ارزيابي نقادانه سياست ها، برنامه ها و مسائل جاري و مسائل در شرف ظهور و ارائه ديدگاه، تبديل ايده هاي كلي و پيشنهادهاي خام، به سياست ها و برنامه هاي قابل اجرا، بومي سازي سياست ها به دست آمده از ترازيابي ها و مطالعات تطبيقي، فراهم آوردن زمينه براي مبادله سازنده اطلاعات و نظرات ميان صاحبنظران، شناسايي و تربيت صاحب نظران در تحقيقات سياستگذاري، ايجاد اجماع بين مجريان و انجام مطالعات آينده شناسي و آينده نگاري از سایر وظایف اتاق فکر می باشد.

اتاق فکر زیر ساختی آموزشی و پژوهشی دارد و به شکل دادن وضعی می پردازد تا در تمامی حوزه های سازمانی، کسانی که زمینه فکرسازی را دارند از امکانات مناسب برای به ثمر رساندن افکار خویش بهره مند شوند. تئوری اتاق فکر، سه مولفه اصلی دارد (شکل شماره ۳).


 

شکل شماره ۳- مولفه های شکل دهنده فعالیت اتاق فکر

انواع مدل های تعامل مشاوران با اتاق فکر و مدیران

مشاوره، يک خدمت از جنس راهنمايي و توصيه است که به مدیران کمک مي‌کند تا مسائل و فرصت‌هاي سازمان خود را شناسايي و تحليل کنند. ﻣﺸﺎوران، اﻓﺮاد ﻣﺴﺘﻘﻠﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ مدیران ﻫﺴﺘﻨﺪ . اﯾﻦ اﺳﺘﻘﻼل ﺑـﻪ ﻣﻌﻨـﺎی داﺷـﺘﻦ اﺳـﺘﻘﻼل ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺣﺴﺎﺳﯽ درﻗﺒﺎل ریاست دانشگاه است. با توجه به تعریف فوق، مشاوران افرادی استراتژیست هستند که به ارزیابی مسائل جاری و مسائل در شرف وقوع پرداخته و تحلیل خود را به مدیریت ارائه می نمایند.

مشاوران می توانند داخل سازمانی و یا خارج از سازمانی باشند. درمواردی که فعالیت های سازمان منحصر به فرد بوده و از حساسیت بالایی برخوردار باشد، درصورت دسترسی به افراد خبره در دورن سازمان، اولویت با استفاده از مشاوران داخلی است.

ادﮔﺎر ﺷﺎﯾﻦ ﻣﺸﺎوران ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ را ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪﺑﻪ ﻧﻮع ﺗﻌﺎﻣﻞ آﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﮐﺎرﻓﺮﻣﺎﯾﺎن ﺧﻮد ﺑﻪ ﺳـﻪ دﺳـﺘﻪ زﯾـﺮ ﺗﻘـﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ:

1. ﺧﺮﯾﺪار ﺗﺨﺼﺺ؛ در  ﻣﺪل ﺧﺮﯾﺪار ﺗﺨﺼﺺدر ﺣﻘﯿﻘﺖ مدیر ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺧﻮد را ﺗﺸﺨﯿﺺ داده و ﺑﺪﻧﺒﺎل راه ﺣـﻞ ﻣـﺴﺌﻠﻪ ﺧـﻮد ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.

2.ﻣﺪل دﮐﺘﺮ-ﺑﯿﻤﺎر؛ در این ﻣﺪل ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺑﺮ اﺳﺘﻔﺎده از ﻗﺪرت ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻣﺸﺎور در ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﺴﺎ ﺋﻞ و ﻣﺸﮑﻼت ﺳـﺎزﻣﺎن ﮐﺎرﻓﺮﻣﺎ اﺳﺖ . ﻣﺸﺎور ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺠﺮﺑﯿﺎت ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻔﺮد ﺧﻮد و ﻣﻬﺎرت ﺗﺸﺨﯿﺼﯽ ﺧـﻮد ﺑـﻪ مدیر در ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﻣﺸﮑﻼت ﺳﺎزﻣﺎن ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ.
3.
ﻣﺸﺎوره ﻓﺮاﯾﻨﺪی؛ در این ﻣﺪل، ﻣـﺸﺎور ﻧﻘـﺶ ﺗـﺴﻬﯿﻞﮐﻨﻨـﺪه در اجرای تغییرات را ﺑـﺎزی ﻣـﯽ ﮐﻨـﺪ.

 

عوامل محدودکننده عملکرد مشاوران و اتاق فکر

- عدم شفافیت و یا ثبات در جایگاه سازمانی؛ بايد نسبت به ايجاد پست مشاور در دانشگاه اقدام نمود تا رسميت مشاوران مقبول واقع گردد.
-
پافشاری بیش ازحد مدیران بر تصمیمات خود و سعی در جلب رضایت مشاوران برای حمایت از تصمیمات خود
-
جبهه گیری مدیران سطوح مختلف در برابر تغییرات؛ گاها تلقی مدیران در تعامل با مشاوران احساس خطر کرده و تصور می کنند مشاوران قصد مچ گیری از آنان دارند
-
جبهه گیری بدنه عملیاتی در برابر تغییرات
-
تفسیر اعمال مشاور بعنوان رفتارهای مداخله جویانه و خبرچینی
-
بی اعتمادی مسئولین دانشگاه به مشاوران و ایجاد محدودیت برای آنان در دسترسی به اطلاعات
-
بی توجهی مسئولین دانشگاه به رقابت پذیری و تغییرپذیری
-
عدم شناخت مسئولین دانشگاه از تخصص مشاورین و در نتیجه داشتن انتظارات و توقعات خلاف واقع از مشاوران